برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: عاقبت بخیری
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين قرائتی
تاریخ پخش: 22- 05-96
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
شخصی نزد حضرت رسول ( ص) آمد و گفت: قرآن به من یاد بده. حضرت ایشان را به یکی از اصحاب سپرد و گفت: کنار مسجد به او قرآن یاد بدهید. این هم رفت آیه «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (زلزله/1) به این آیه رسید، «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزله/7 و8) ذرهای کار خیر بکنید یا ذرهای کار شر بکنید، خدا بی پاسخ نمیگذارد. یعنی هرچیزی حساب و کتاب دارد. در این هستی هر چیزی حساب و کتاب دارد. این عربی که تازه آمده قرآن یاد بگیرد، گفت: بس است. گفت: کجا بس است؟ تو دو دقیقه شاگردی کردی. بایست برایت قرآن بخوانم. گفت: نمیخواهم. همین کافی است «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ» ذرهای کار خیر یا شر اثر دارد. هرچه به ایشان گفت، گفت بس است. این مسلمان نزد پیغمبر آمد، گفت: یا رسول الله عجب شاگردی به من دادی! لیز بود. تا سوره زلزله را خواندم بلند شد رفت! حضرت فرمود: «رجع فقیها» او بیرون رفت اما فقیه شد. با معرفت شد. اینها برای عاقبت بخیری است. بچههای یعقوب عاقبت بخیر شدند. وقتی به یوسف گفتند: ما غلط کردیم ببخشید. گفت: «لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْم» (یوسف/92) همین الآن شما را بخشیدم. به پدرشان گفتند: ما یوسف را در چاه انداختیم، تا در فراق او اشک ریختی و چشمهای تو از دید افتاد. طلب استغفار کردند. گفت: برای شما هم استغفار میکنم. یعنی با اینکه ظلم بزرگی کردند، دعای پدر و عفو برادر شامل حالشان شد. قصهی یوسف که قرآن میگوید: بهترین قصه است، خیلی قلههای بلندی دارد، خیلی درههای خطرناک دارد. فراز و نشیب زیاد دارد. نکات سوره یوسف را جمع آوری کردم، هزار و چهارصد نکته از این سوره درآوردم. چه کسی میتواند ده صفحه قصه بنویسد که 1400 نکته داشته باشد. هم فراق درونش است. یعقوب دهها سال یوسف را ندید. همدیگر را دیدند، وصال هم در قصه هست. فراق و وصال! هم چاه و هم جاه درونش است. یوسف را در چاه انداختند، عزیز شد و بالا آمد. هم کوری درونش است و هم بینایی. یعقوب از گریه کور شد، یعقوب از وصال بینا شد. هم تهمت درونش است و هم برائت. گفتند: یوسف نعوذ بالله قصد بد کرده است. هم یوسف تبرئه شد، نه! زلیخا عاشق شده است. تهمت و برائت، کوری و بینایی، چاه و جاه، فراق و وصال، قحطی و آبادی، هفت سال قحطی و هفت سال آبادی شد. امانت و خیانت، اینها زیباییهای قصه یوسف است. اگر کسی مزه قرآن را بچشد، اصلاً کتاب دیگر را مطالعه نمیکند. البته چیزهای دیگر برای تکمیلش بد نیست. قرآن خیلی غنی است. ما قدر نمیدانیم. توکل قرآن، حفظ قرآن، تفسیر قرآن، در قرآن همه چیز هست. «قولوا» چه بگوییم. «لا تقولوا» چه نگوییم. با چه کسی رفیق شویم و با چه کسی رفیق نشویم. تا الآن عاقبت بخیرها را گفتم. بالقیس، ساحرها، حُر، جنیها!
حسنیه امام حسن مجتبی علیه السلام...
ما را در سایت حسنیه امام حسن مجتبی علیه السلام دنبال می کنید
برچسب : مذهبی,مشاوره,عاقبت,بخیری,زمان,پیامبر,یعقوب, نویسنده : hasaniyeh14o بازدید : 128 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1396 ساعت: 23:44