مشاوره ، مذهبی : اخلاص در عمل و حسابرسی زندگی

سلام علیکم ، استادی داشتم که هر گاه در جلسه و یا بین دوستان اختلافی می شد ، می فرمود : اگه دو تا دزد و معتاد کنار هم بنشینند بهم میگن بیا عادلانه تقسیم کنیم ، بیا با هم بزنیم و نئشه بشیم . اما متأسفانه هر گاه دو فرد مذهبی کنار هم می نشینند هر کدام به دنبال تخریب آن دیگری است که مبادا یکی بالاتر رود . و می فرمود : حضرت ابراهیم با کفار و مشرکین و پیامبر اسلام صلوات الله علیه با کفار و مشرکین و منافقین جنگیدند و امام زمان (عج) که تشریف بیاورند با آخوندها و ملاها و مداحها و  مدعیان بظاهر دینداری می جنگند ، بطوریکه آنان در مقابل حضرت ایستاده و در توجیه خطاهایشان می گویند ایشان دین جدیدی آورده ، و حکایت زیر نیز یکی از اختلافات این دین داران است که شیطان به آن دامن زده است ، ولی یک انسان مخلص پاک دل آنان را هدایت می کند ، در بازار شهر تبریز در زمان قاجار، دو عالمی در مورد اداره یک مسجد ، شیطان در بین شان راه یافت و به اختلاف خوردند . و بنایی را صدا کردند که مسجد را از وسط دیواری کشید و دو نیم کرد و درب دیگری برآن نهادند تا اهل بازار راحت تر برای نماز به آنجا روند. و کسی عبادت آنها را نبیند. و سماور و استکان های مسجد را هر چه بود نصف کردند. مرد ظریفی و مومنی در بازار بود که  سیفعلی نام داشت و اصالتا" از اهالی ارومیه بود که غرفه ای در بازار داشت. از این کار به شدت ناراحت بود. روزی سماور مسجد سمت بازار را روشن کرد و قلیان ها حاضر نمود ( در آن زمان در مسجد قلیان اجباری و از ملزومات بود) و جار زد و اهل بازار را برای چای و قلیان مسجد دعوت کرد. هر کس چای و قلیان کشید سوال کرد، این مراسم برای چیست؟ سیفعلی گفت: مراسم ختم خداست و خدا مرده است و برای او مجلس ختم گرفته ایم!!! همه از شنیدن این سخن در حیرت افتاده و او را دعوت به استغفار و سکوت می کردند. سیفعلی گفت: مسجد را نگاه کنید، اگر خدا نمرده است ( العیاذ بالله) خانه او را ورثه پیدا نمی شد دو قسمت کند و اموال مسجد را تقسیم نماید. این حرکت سیفعلی در بازار پیچید و آن دو عالم به وسوسه شیطان در وجود خود پی بردند و استغفار کردند  و مانند گذشته، دیوار از وسط مسجد برداشته و اموال را یکی کردند.

 این بنده نه در مقام ناصحم نه شأنیتش را دارم اما دوستانه بگویم. ماه ذی القعده به انتها رسید و ماه ذی الحجه و عرفه ، ماه شناخت خدا و ماه توبه و استغفار در راه است .بیایید حسابمان را با نفس و شیطان و راه حق و ...معلوم کنیم. فرصت داده شده الهی را مبنی بر محق بودن خود ندانیم ، نکند به قول مولا علی (ع) دچار سنت استدراج شده باشیم  ؟!و برای توجیه خطاهایمان در نظر دیگران و تشفی خاطرمان به مستندات بظاهر شرعی و قانونی متوسل نشویم که همه چیز حساب و کتاب دارد . فمن یعمل مثقال ذره خیرا" یره و من یعمل مثقال ذره شرا" یره و فاصله سنجش این ذره برای هر فرد به اندازه سه ثانیه یا همان سه شماره است 1*2*3 نوبت کیست ؟ من یا شما ؟ به قول امام صادق (ع) به حساب خود برسید قبل از آنکه به حسابتان برسند . آنجا دیگر برابری حساب با حساب نیست !! آنجا باید صاحب حق را راضی کنی !!! ناگهان می بینی مفلس شدی و بهشتی بودی و جهنم نصیبت شد!!!

کپی باذکر یک صلوات برای مهدی فاطمه