تنبیه پدرانه قدیمی ها دوستی نقل می کرد ، پدرم هرگز ما را نزد و همواره تنبیهات خلاقانهای در کف داشت. مثلاً اگر فحش بد میدادیم، باید میرفتیم و دهانمان را سه بار زیر شیر آشپزخانه میشستیم و اگر فحش خوب میدادیم، یک بار. من روزهای پرفحش کودکیام را یادم است که هر چند دقیقه یک بار بالای روشویی مستراح ایستادهام و دارم آب میگردانم توی دهانم. همزمان، نبردهای مرگباری را هم یادم است که بین خواهران و برادرانم به راه میافتاد و میادینی که کم از رینگ خونین نداشت. تنبیه پدرم در این مورد، بستن طرفین دعوا به همدیگر بود. البته سفت نمیبست اما شل هم نمیبست. طنابِ زردی داشت که از بالای کمد میآورد و دو,مشاوره,مهارت,زندگی,تنبیه,پدرانه,قدیمی ...ادامه مطلب